خب اگر به متفاوت سفر کردن علاقه داشته باشید، اتفاقهای متفاوتی سر راه تون سبز میشه. اینو از لحظهای که ساعت 5 فهمیدم که ساعت 7 باید ترمینال غرب باشم و با اتوبوس برم خوی فهمیدم. مقصد سفر شهر وان بود و قرار بود به صورت زمینی و از مرز رازی بریم وان. رزرو هتل وان رو قبلا انجام داده بودم و حالا داشتم آماده میشدم که یک سفر هیجان انگیز به وان ترکیه داشت باشم. من تو این مطلب از سفرادوایز از تجربه سفر به وان براتون میگم، این متن بهترین تجربه نیست، اما قطعا توش نکتههایی هست که کمک کنه ارزونتر سفر کنید. پس تا آخر بخونید.
فهرست مطالب
رزرو هتل وان رو انجام بدید
خب قطعا مرحله اول برای هر سفری، رزرو هتله. وقتی هتل دارید، یک بخش مهمی از استرس سفرتون کم میشه. میدونید که یک پناهگاه آروم دارید و وقتی رسیدید، میتونید چند ساعتی استراحت کنید. خب وان هتل های زیادی داره و رنج قیمتی متفاوته.
از اونجایی که من اعتقاد دارم توی سفر هتل خیلی مهم نیست و میشه با یک هتل ارزان ولی مناسب، هزینه هارو کاهش داد، یک هتل معمولی رزرو کردم. البته (همیشه ملحفه و روبالشی و اینجورچیزا همراهم دارم برای بهداشت).
با یکم جستجو یک هتل به اسم روشن سوئیت هتل رو رزرو کردم که هزینه به ازای هر نفر برای یک شب چیزی حدود 250 لیر بود. خیلی اقتصادی و مناسب. ولی وقتی پام به هتل رسید و اتاق و دیدم واقعا سوپرایز شدم. اتاق به شدت تمیز و مناسب و درحد یک هتل 3 ستاره خوب بود. خلاصه که من خیلی خیلی راضی بودم ازش.
بلیط اتوبوس تهران به خوی بگیرید
خب برای سفر زمینی به وان نزدیکترین راه (اگر از تهران سفر میکنید) شهر خوی هست. باید بلیط اتوبوس به این شهر بگیرید و همونجا یعنی ترمینال خوی با سواریها و ونهایی که به سمت مرز رازی میرن صحبت کنید و حرکت کنید. البته من چون آشنا داشتم، این مرحله خیلی برام راحت پیش رفت و معطل نشدم. به محض این که مسیر 8-9 ساعته تهران به خوی تموم شد و به ترمینال رسیدم، سوار ماشین بعدی شدم و به سمت مرز رفتم. چند تا نکته راجع به بلیط:
قیمت بلیط تهران تا خوی: بستگی به زمان سفر و تعطیلات داره. هزینه این مسیر از 250 هزار تا 500 هزار تومان متغیره. که من 500 هزار تومان پرداخت کردم.
بلیط هواپیما تهران تبریز: راه دیگه اینه که با پرواز تهران تبریز، به این شهر برید و بعد از تبریز تا خوی رو با ماشین بیاید و بعد هم تا مرز…
سفر با ماشین شخصی تا وان: راه دیگه هم اینه که کلا با ماشین شخصی سفر کنید. میتونید ماشینتون رو تو پارکینگ مرز رازی بذارید بمونه. یا این که از قبل ماشین رو کاپوتاژ کنید و کلا با ماشین برید. که البته پیشنهاد میکنم که ماشین و تو پارکینگ بذارید.
از مرز رازی تا وان با وَن!
خب من رسیدم خوی و از پایانه خوی، دوست بزرگوارمون منتظر بود تا مارو به مرز برسونه.. مسیر پر پیچ و خمی که تا رسیدن به مرز رازی طی کردیم، واقعا از زیباترین و بکرترین مسیرهایی بود که تاحالا دیده بودم و واقعا لذت بردم. رسیدیم مرز، اونجا حدود 15 دقیقه معطلی داشتیم و از گیت بازرسی رد شدیم و پاسپورت و چمدون هامون چک شد.
البته این فرایند برای ما و به لطف دوست بزرگوارمون انقدر بود، والا با اون صف طویل، فکر میکنم که باید حدود 2 ساعتی منتظر میموندیم تا از مرز رد بشیم. (تنها پارتی بازی که تو زندگی در حقم شده بود…)
فاصله ای که از گیت بازرسی پلیس ایران رد میشی تا به پاسپورت چک پلیس ترکیه برسی، حدود 10 دقیقه پیاده رویه و حس جالبی داره که به فاصله چند متر، حالا تو خاک یک کشور دیگه هستی. با قوانین متفاوت، زبان متفاوت، آدم ها و….
همین که از محوطه مرز میای بیرون، ونهای زیادی وایسادن که شمارو به وان و مرکز شهر میرسونن. کافی بری سمت یکیشون، اسم هتل یا جایی که میخوای بری و بگی و سوار بشی. هزینه برای هر نفر 120 لیر بود. البته برای زمانی که من سفر کردم یعنی بهمن ماه 1402! و خلاصه که به همین راحتی رسیدم به هتلم که حدود 5 دقیقه با خیابان جمهوریت وان فاصله داشت.
جاذبه های دیدنی وان
وان جاذبه های دیدنی زیادی داره که بنظرم بعدا باید درباره هرکدوم یک مطلب جدا بنویسم. ولی خب زمان من تو این سفر محدود بود و فقط 2 شب و 3 روز اقامت داشتم.
خب باید همه چیز رو مدیریت میکردم تا هم بتونم جاذبه های وان رو ببینم، هم شکم گردی کنم، هم به پاساژها سر بزنم و هم با مردم بومی آشنا بشم. بنابراین فقط فرصت شد تا به یک بخشی از جاذبههای دیدنی وان برسم.
خانه گربههای وان: میدونید که وان به شهر گربههای چشم رنگی و درواقع دورنگی معروفه. گربههایی سفید با یک چشم آبی و یک چشم سبز! تو شهر وان 2 تا موزه به عنوان موزه گربه وان وجود داره که من فقط به یکیش رسیدم. 35 لیر هزینه ورودی دادم و یک ظرف غذا بهم دادن تا برم به گربهها غذا بدم. از قشنگی گربههای وان هم چیزی نگم بهتره.. چون حق مطلب ادا نمیشه.
قلعه وان: از خانه گربه وان تا قلعه وان مسافت زیادی نیست، میشه پیاده رفت. البته درب ورودی به قلعه حدود 20 دقیقه پیاده روی داشت و باید 300 لیر میدادم تا بتونم برم داخل، جالبه بدونید که یک کتیبه از خشایار شا هم در این قلعه وجود داره که متاسفانه من نتونستم برم ببینم. چون هم خیلی سرد بود، هم این که یک آقای ترک مارو سوار کرد و برد یک منظره بکر و دیدنی از دریاچه رو که مطمئنم هیچ توریستی ندیده، بهمون نشون داد.
درواقع همین ایشون بهمون گفت که باید پلههای زیادی رو برید بالا از قلعه و هزینه ورودی هم زیاده و نرید. خلاصه که اگر شما رفتید وان، حتما برید و کتیبه خشارشاه رو ببینید.
ساحل ادریمیت و پل شیشهای: از زیبایی دریاچه وان هرچی بگم کم گفتم، انعکاس زیبای ابرها و نور خورشید روی آب، کوههای برفی تو بک گراند واقعا صحنه خارق العاده ای خلق کرده بودن و شبیه به کارت پستال بود. اما اگر اسم پل شیشهای وان رو شنیدید و تصورتون پل شیشهای چین و ایناست، اشتباه میکنید. اصلا خبری از پل نیست، یک قسمتی از اسکله با چندتا موزاییک شیشهای کثیفه که هیچ چیزی پایینش دیده نمیشه.
جزیره آکدامار و کلیسای وان
خب من دلم نیومد که همینطوری ساده از کنار جزیره آکدامار و کلیسای قشنگش بگذرم. بعد از ادریمیت با یک ون توریستی که داشتن به سمت جزیره میرفتن، همراه شدیم و بعد از حدود 15 دقیقه به اسکله رسیدیم. اونجا کشتی یا بهتره بگم لنج منتظرمون بود و باید سوار مشیدیم و میرفتیم سمت جزیره. مسیری که تا جزیره آکدامار وان باید با لنج طی کنید حدود 20 دقیقه یا شایدم نیم ساعت باشه.
راستش نمیدونم دقیقا. چون به قدری محو مناظر زیبای اطراف شده بودم که اصلا نفهمیدم چجوری گذشت. کلی عکس گرفتم که براتون میذارم ببینید و فکر نکنید که دارم اغراق میکنم. البته من تو فصل زمستان سفر کردم و دلیلش هم همینه که کوهها برفی بودن و آسمان ابری. وقتی به جزیره نزدیک میشید، کم کم میتونید گنبد مخروطی کلیسا رو ببینید.
هزینه ورودی به کلیسا و بازدید ازش حدود 290 لیر بود که البته مسئول مهربونش که اتفاقا خیلی خوب به فارسی مسلط بود، به من تخفیف داد. (چون بقیه توریستا ترجیح داده بودن که توی کشتی بمونن و با موزیک کیف کنن!). زمان زیادی فرصت نداشتم که از کلیسا بازدید کنم، ولی یک کلیسای کوچک و رویایی. اگر یک بار برید کلیسای آکدامار، مطمئنم هیچ وقت یادتون نمیره. کنار کلیسا بایستید و به صدای امواج دریاچه و صدای پرندهها گوش بدید..
درباره تاریخچه کلیسا آکدامار هم بگم که به اسم کلیسای صلیب مقدس هم شناخته میشه که در سال 915 تا 921 میلادی به دستور گاگیک یکم واسپوراکان، پادشاه وقت واسپوراکان، توسط معمار ارمنی مانوئل ساخته شده. خلاصه انتخاب معمار برای لوکیشن ساخت این کلیسا واقعا تحسین برانگیزه.
جمهوریت و مراکز خرید وان
خب خیلیها وان رو با مراکز خرید میشناسن. برندهای مشهوری مثل LC، KOTON، DEFACTO و غیره در شهر وان ترکیه شعبه دارن و معمولا اواخر هر فصل حراجیهای خوبی هم میذارن که لذت خرید رو چندبرابر میکنه. البته اگر شنیدید که وان خیلی ارزونه و میشه یک عالمه خرید کرد و قیمتها پایینه. باید بگم که اشتباه میکنید. لااقل تجربه من خلاف این بوده. (بازم بستگی به جیب شما داره)
خیابان جمهوریت معروفترین خیابان وان ترکیه و یکجورایی مثل خیابان استقلال استانبوله. اکثر مغازه های معروف و هتل ها تو این خیابان و با دسترسی به اون هستن. به نظرم باید یکجوری برنامه ریزی کنید که حتما یک روز زمان داشته باشید تا خوب داخل این مراکز خرید بچرخید.
من خودم صبح تا ظهر میرفتم سراغ جاذبه ها و عصر تا شب یعنی حوالی ساعت 10 که شهر خاموش میشد تو پاساژها میچرخیدم. بهترین و بزرگترین مرکز خرید وان هم یک ساختمون به اسم AVM هست که حتما باید بهش سر بزنید.
چشیدن طعم خوش غذاهای ترکی در وان
گردشگری غذا یکی از هیجان انگیزترین کارهایی که باید در سفرهاتون بکنید. غذاهای ترکیه شهرت جهانی دارن و تو همه شهرهای این کشور پیدا میشن. طبیعتا توی وان هم میتونید دونر کباب و بورک پیدا کنید. اما پیشنهاد میکنم که تو سفر به وان حتما چاق کباب رو امتحان کنید که خیلی متفاوت تر از بقیه کباب های ترکیه.
همچنین اسکندر کباب هم بخورید و البته بین همه غذاهای ترکی من خیلی زیاد پیده دوست دارم. راجع به قیمت غذا در وان هم باید بگم که غذاها نسبتا ارزان و یا حداقل با قیمت مناسب هستن.
یک راز کاهش هزینه ها در سفر به وان
خب حالا میرسیم به بحث شیرین کاهش هزینه های سفر به وان. قبلش این رو بگم که این روش های اینشکلی به کسانی توصیه میشه که هیجان دوست داشته باشن و اهل کارهای ادونچری هم باشن.
من برای این که بخشی از هزینه های سفرم و کم کنم، 3 باکس سیگار خریدم (هر مسافر برای خروج از مرز رازی و ورود به کشور ترکیه قانونا میتونه 3 تا باکس برای مصرف شخصیش همراه داشته باشه). خب توی ترکیه سیگار گرونه و خوشبتختانه ترکا سیگارهای ایرانی دوست دارن. همین شد که رفتم سوپرمارکت روبه روی هتلم و سیگارها رو به فروشنده دادم و به جاش لیر دریافت کردم. اینجوری هزینه رفت و برگشتم از وان تا مرز تامین شد! :))
2 نظر
سلام، من تجربه سفر شما رو خوندم، واقعا ممنونم. من چند روز دیگه میخوام برم وان.
مطالبتون مفید و مختصر بودن، مرسی
خب خداروشکر که دوست داشتید 🙂